سئوآموزش

اهمیت کلمات کلیدی در سئو در سال 2021

آیا کلمات کلیدی هنوز هم برای گوگل اهمیت دارند اگر بخواهیم یک پاسخ کوتاه دهیم باید بگوییم: مطمئنا. اما اگر می خواهید درباره اهمیت کلمات کلیدی در سئو اطلاعات بیشتری کسب کنید با نت افراز تا پایان این مقاله همراه باشید.

کلمات کلیدی SEO کدامند؟

کلمات کلیدی سئو از کلمات ساده شروع شده و تا عبارات کامل و پیچیده ادامه دارند و در کپی وبسایت ها قرار گرفته اند تا باعث ایجاد ترافیک سرچ ارگانیک و مرتبط با موضوع خاصی، شوند.

اگرچه که ادغام کلمات کلیدی تنها شروع کار است، اما زمانی که به نحو صحیح مورد استفاده قرار گیرند، کلمات کلیدی مورد نظر سئو می توانند هدف و خواسته سرچ کننده را به اجرا درآورند.

از نظر یک متخصص سئو، کلمات کلیدی اصطلاحاتی اند که در یک موتورجستجو نوشته یا گفته می شوند؛ اگر به طور بسیار موثری مورد مطالعه قرار بگیرند و بهینه سازی شده باشند، قادر به بازی کردن نقشی با عنوان مجرایی که مخاطب مورد نظر شما را دقیقا به محتوای مورد علاقه اش در سایت شما راهنمایی می کند، هستند.

اهمیت کلمات کلیدی در سئو

اما مگر کلمات کلیدی منسوخ شده نیستند؟

این سخن را یا اینکه تا حالا چندین بار شنیده اید، یا برای اولین بار است که با آن مواجه خواهید شد؛ ” کلمات کلیدی مرده اند ” عبارتی است که روز به روز جای بیشتری در عناوین مربوط به SEO پیدا میکند، بیایید با این عبارتی که بی خود و بی جهت سر و صدا به پا کرده و طعمه کلیک های شما شده است، رو به رو شویم.

پیشرفت و توسعه های متعددی در رابطه با سئو سبب بیدار شدن همچین عبارتی از خواب زمستانی طولانی خود شده است، اما دراصل چهار مسئله مطرح می شود که میتواند ذهن شمارا درگیر کند.

  1. ارائه نشده اند

اگر شما از تازه واردان به میدان مباحث سئو هستید، قطعا با دانستن اینکه زمانی کلمات کلیدیی ارگانیک در پایگاه های تجزیه و تحلیل های گوگل و دیگر پایگاه های داده، قابل دسترسی بودند.

تکذیب نمی کنیم که چقدر این امکان فوق العاده بود و قدر آن را در زمانی که ازآن استفاده می کردیم، نمی دانستیم. با این حال، آغاز حذف کردن تدریجی داده های کلمات کلیدی از تجزیه و تحلیل های شبکه ای ما در سال 2010، باعث ایجاد تغییراتی اساسی شد. در سال بعدی ( اواخر 2011 )، در اقدام بزرگی، داده های کلمات کلیدی توسط گوگل حذف شد. طولی نکشید که نتایج سرچ برترین کلمات کلیدی ” ارائه نشده است ” شود.

اهمیت کلمات کلیدی در سئو

زمانی که داده های کلمات کلیدیی خود را از دست داده بودیم و به نوعی چشم بسته پرواز می کردیم، تعداد زیادی از افراد، اعلامیه در گذشت کلمات کلیدی را منتشر کردند!

اما واقعا چیزی فرق کرده بود؟ مردم به همان شیوه مشابه سرچ می کردند و گوگل هم هیچ تغییری در نمایش محتوا در خود ایجاد نکرده بود؛ فقط ما بودیم که مانند گذشته دیگر در معرض دید نبودیم.

به طور خلاصه: کلمات کلیدی نمرده اند، فقط روش قدیمی یافتن آنها جان سپرده است.

  1. هامینگ برد و رنک برین

بار دیگری نیز اعتبار کلمات کلیدی به چالش کشیده شد؛ زمانی که گوگل الگوریتمهای خود را در سال 2013 بازسازی کرد. به دلیل دقیق و سریع بودن، هامینگ برد در فهم گوگل و درک گوگل از قصد و نیت دقیق پشت سرچ ها، و مخصوصا در سرچ های مکالمه محور، به کمک گوگل رسید.

در سال 2015، گوگل هوش مصنوعی رتبه بندی خود را با عنوان رنک برین، برای افزایش قدرت سرچ خود، ارائه داد و آن را در تاسیسات خود گنجاند.

قبل این اتفاقات، مثلا عبارت ( پیتزا فروشی های نزدیک من ) گوگل را به جستجو برای محتوا های دور از انتظار برای مرتبط بودن با عبارت سرچ شده وا می داشت؛ اما، در این زمان گوگل از این کلمات کلیدی برای یافتن رد های متنی به منظور درک و فهم خواسته واقعی ما و خدمات رسانی به این خواسته، بهره می گیرد و معمولا جستار سرچ خود مارا هم در صفحه نمایش می دهد برای مثال: خدمات پیتزا فروشی 66035

دانستن اینکه معمولا گوگل جستار سرچ ما را نشان می دهد، شاید در ذهن ما تلقین کاربردی نبودن آن را به دنبال داشته باشد، اما در واقع گوگل با عبارت و جستاری که برایش فراهم کرده ایم، به هوش و حافظه خود اضافه کرده است.

بیایید از یک جنبه دیگر بررسی کنیم؛ آیا می دانید که هفت درصد معاشرت ما تنها از طریق تک کلمات اتفاق می افتد؟ این آمار بعد از مطالعات متعددی در سال 1960 به دست آمد و باعث تقویت روحیه ارتباطات غیر کلامی ما کاهش معاشرت مکالمه ای ما شده است.

این هم یک چالش برای شما:

فردایتان را بدون استفاده از هیچ کلمه ای سپری کنید ( هیچ تایپ، صحبت و آوازی در کار نباشد ). در پایان روز، ببینید که آیا ارتباطات شما تنها نود و سه درصد حد معمول تاثیر گذار بوده است؟

فکر کنم که نتیجه این چالش را بتوان پیش بینی کرد.

مهم غلط یا درست بودن این آمار نیست؛ مهم این است که معاشرت و ارتباطات تنها چیزی بیشتر از کلمات ( یا سرچ ) است، که معمولا همیشه به درستی درک نمی شود.

آن هفت درصد هم به مقدار بیش از لازم صحبت می کنند. ما هم به آن هفت درصد، و هم به کلمات کلیدی نیاز داریم.

  1. جستجوی صوتی ( ویس سرچ )

من شخصا عاشق جستجوی صوتی هستم. اگرچه سالها از قدمتش می گذرد، اما هردفعه که گوگل با وجود لکنت زبانی که دارم باز حرف های غیر دقیق مرا می فهمد، حس می کنم که در آینده هستم.

از زمانی که جستجوی صوتی از یک قابلیت نو و تازه که گاه و بیگاه مورد استفاده قرار می گرفت، به یک گزینه اساسی در عادت های مربوط به سرچ ما تبدیل شده است، افراد زیادی پرسیدند که این چه تاثیری بر روی کلمات کلیدی خواهد داشت؟همه ما می دانستیم که تاثیر زیادی بر روی کلمات کلیدی خواهد داست ولی آیا باعث نابودی آنها شد؟

ما دیگر کهنه کار شده ایم!

بین خود ما ( به صورت نا خودآگاه ) به دلیل توجه زیاد به عناصر قوی مهارتهای سرچ گوگل و تمایلات معاشرت خودمان میان تایپ کردن و صحبت کردن، به سرچر های دقیق تر و خوش صحبت تری، تبدیل شده ایم.

در گذشته، زمانی می خواستیم بدانیم که همسر اول برد پیت کیست؟، افکارمان بصورت جستارهای سرچی مانند ” همسران برد پیت ” تبدیل می کردیم، اما امروزه دقیقا عین خواسته خود را با گوگل در میان می گذاریم: ” اولین همسر برد پیت که بود؟ “. این مسئله می تواند دلیل اصلی جدید بودن پانزده درصد از سرچ های روزمره، برای گوگل باشد.

در حالیکه این یک مزیت فوق العاده برای سرچر ها بوده است، برای متخصصان بهینه سازی موتورهای جستجو به یک چالش تبدیل شده است؛ برای مثال، درهنگام ایجاد ترافیک توسط سرچر هایی که عملا تازه وارد هستند، مورد هدف قرار دادن کلمات کلیدیی مهم و کاربردی، بسیار عمل دشواری است.

این مسئله دقیقا همان زمینه ساز پیش آمدن ” کلمه کلیدی مورد نظر ارائه نشده است ” می گردد.

تنها بخاطر اینکه از روش مناسبی را برای یافتن کلمات کلیدی استفاده نمی کنیم، نمی توانیم بگوییم که اهمیت کلمات کلیدی نسبت به گذشته کاهش یافته است.

ما کلمات کلیدیی مهم را از بین می بریم

آیا می دانستید که از طریق جستجوی صوتی و با استفاده از جستار ها می توان فهمید که اولین آلبوم اسکارلت جوهانسون، کی منتشر شده است؛ بدون اینکه نامی از خود او و حتی آلبومش ببریم؟ ( پ.ن: اصلا می دانستید که اسکارلت جوهانسون آلبوم موسیقی منتشر کرده است؟! ).

گوگل می تواند زمینه مسائل را در یک سرچ که حتی انواع و زنجیره ای از کلمات و جملات را شامل شود، بفهمد.

پس آیا با اینحال که شما میتوانید بدون استفاده از کلمات کلیدیی مهم همچنان به خواسته هایتان در یک سرچ برسید، اصلا کلمات کلیدی اهمیت دارند؟

البته! این فقط ما را مجبور می کند به عقب بر گردیم و به تصویر بزرگتر نگاه کنیم، نه اینکه هر جستاری را به صورت جداگانه سرچ کنیم.

4.برنامه ریز گوگل،حجم های مختلف کلمات کلیدی را دسته بندی کرده است:

با شروع از سال 2014 و اوج کارکرد تا دو سال بعد، ابزار برنامه ریز کلمات کلیدیی گوگل، حجم های مختلف کلمات کلیدی را که دارای اصطلاحات مشابه بودند، دسته می کند. برای مثال:

به جای نمایش تعداد سرچ کلمه کلیدی الف که 100 سرچ داشته است و تعداد سرچ الف 1 که 50 سرچ داشته، هر جفتشان عدد را 150برای تعداد سرچ شدنشان نشان می دهند.

گوگل دلیل اینکارا اینگونه بیان میکند که ” تا شما مشتریان بالقوه را از دست ندهید و همچنین توانایی شما در نمایش یک تبلیغات در سرچ های مرتبط با هم، به حداکثر برسد”

این توضیحات این مفهوم را می رساند که خواسته و هدف سرچ کننده، تفاوت زیادی در سرچ های نسبتا مشابه، ندارد.

این حرکت می تواند باعث جان گرفتن این ایده شود که تمرکز اصلی سئو برروی موضوعات و عناوین است، نه کلمات کلیدی. اگرچه این نمی تواند در مورد اینکه ” چرا سرچ گوگل معمولا نتایج را بر اساس کلمات کلیدییی که برنامه ریز گوگل مترادف آنها را هم مورد هدف قرار میدهد، به نمایش می گذارد ” توضیح کاملی بیان کند.

در نهایت، برنامه ریز کلمه کلیدی یک ابزار PPC است. لازم نیست که شما برای درک این مطلب که مجبور کردن داوطلبان PPC برای یافتن کلمات کلیدی، چگونه می تواند یک تصمیم برپایه انگیزش مالی باشد، یک فرضیه پرداز باشد.

برای چه کلمات کلیدی اهمیت بالایی برای SEO دارند؟

می دانیم که کلمات کلیدی هم زنده اند و هم کاربرد خوبی دارند، اما چه دلایلی وجود دارد که کلمات کلیدی تا این حد برای بهینه سازی موتورهای جستجو حیاتی هستند؟

  • کلمات کلیدی نقش سر نخ را بازی میکنند
  • بخشی از اهمیت کلمات کلیدی در SEO، مربوط به اهمیت آنها در خارج از آن است
  • برای چند دقیقه کلمات کلیدی، رنکینگ، ترافیک، و حتی وبسایتتان را هم فراموش کنید

اگر احساسات واقعی مشتری هایتان را می دانستید، به روش های متنفاوتی کسب و کار خود را اداره می کردید؟ آن تفکر و دیدگاه ها تا چقدر برای شما ارزش داشتند؟

در کتاب سث استیونز به نام” همه دروغ می گویند “، دیوید اویتس دست آورد های خودش در رابطه با اینکه شیوه و عادت های سرچ کردن می تواند ماهیت واقعی روانشناسی افراد را ساطع کند، به اشتراک می گذارد. وقتی در گروهی در مورد چیزی نظر سنجی می کنیم یا به چیزی در توییتر واکنش نشان می دهیم، به خود این اجازه را می دهیم که جواب هایمان تحت تاثیر چگونگی درک افراد قرار گیرد.

در مورد وقتی که سرچ می کنیم چطور؟ ترکیب ناشناس بودن و دسترسی سریع به گنجینه ای از اطالاعات، راهی برای رسیدن به خواسته واقعیمان را باز می کند.

این یک معجون حقیقت داده محور است :

در ذات خودش، جستجوی کلمه کلیدی یک ابزار برای مارکت سرچ است و می تواند از راه های مختلفی مورد استفاده قرار گیرد؛ نه فقط به نمایش در آوردن محتوای وبسایت. برای بهره بردن هرجه بهتر از کلمات کلیدی، باید ماورای چیزهای واضح، و ترجمه لغات را ببینید و همچنین از سرنخ های صریح استفاده کنید تا از کاربرد و پتانسیل خالص و واقعی کلمات کلیدی بهره بگیرید.

کلمات کلیدی مانند اشخاص هستند

اشخاص مانند اهداف تیر اندازی اند. آنها تمام چیزهایی که دنبالشان هستیم نیستند، اما با هدف گیری به سمتشان، باعث موفقیت خودمان می شویم.

این طور نیست که من بخواهم با پیرزن شصت ساله ای فرزندانش او را تنها گذاشته اند و دارای پول زیادیست معامله کنم، اما سطح طبقه بندی شده تمرکز من باعث اطمینان من از جذب افراد مناسب یا گروه های مناسب می شود.

برعکس، اگر بخواهید بدون هیچ تمرکزی خود را به همه نمایان کنید، چیزی دستتان را نمی گیرد. واقعا تضاد زیباییست! ویژگی مخاطب مورد نظر شما اکثرا به مقدار گنجایش مخاطب و بازدیدکننده شما مربوط است، و بالعکس.

برای کلمات کلیدی هم این منطق صدق می کند. با یک نگاه سریع به داده های جستار پایگاه سرچ گوگل می توان دریافت که هیچوقت تنها یک کلمه کلیدی کافی نیست. اگرچه داشتن یک کلمه کلیدی مورد نظر اولیه برای هر پیج می تواند مسیر و دید مناسبی را برای جذب مخاطب مناسب از این شلوغی سرچ های شبیه به هم، جلوی پای شما بگذارد.

منبع: searchenginejournal

 

 

3 2 رای ها
امتیازدهی به مقاله

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا